به گزارش مشرق به نقل از فارس، دهم محرم سال 61 هجری، حادثه عظیم قیام عاشورا، شهادت حسین بن علی علیهالسلام و هفتاد و دو تن از یاران باوفای ایشان رقم خورد. قیامی که حضرت اباعبدالله(ع) برای برپایی و اقامه دین مبین اسلام، همراه خانواده خویش، حج خود را نیمهتمام رها کرد و برای ادای رسالت مهمی به سوی کربلا حرکت کرد. افراد بسیاری در واقعه عظیم عاشورا به ایفای نقش در جبهه حق و باطل پرداختند. آنهایی که دل در گروی محبوب حقیقی نهاده بودند، در یاری امام زمان خویش بر یکدیگر سبقت گرفته، عاشقانه از حریم ولایت و حرمت فرزند رسول خدا(ص) دفاع و حمایت کردند. اما گروهی که فریفته مال و مقام دنیوی شده بودند در جبهه مقابل حق، ایستادند و سرنوشتی ذلتبار را برای خود در دنیا و آخرت رقم زدند.
ردیف | نام | نقش وی در کربلا | سرانجام و چگونگی مرگ |
1 | شمر بن ذیالجوشن | نقشآفرین اصلی جنایات کربلا، صدور دستور یورش همه جانبه به امام حسین(ع) و یارانش | دستگیری توسط مختار ثقفی، گردن زدن او و انداختن وی در روغن داغ |
2 | محمد بن اشعث بن قیس | نقشآفرین و فراهم کننده حوادث روز عاشورا، فرمانده نیرویی بود که مسلم را دستگیر کردند | روز عاشورا در پی نفرین امام حسین(ع) عقرب سیاهی او را نیش زد و با خواری تمام مُرد |
3 | عبیدالله بن زیاد | در حادثه کربلا، همه جنایتها به دستور مستقیم عبیدالله تحقق یافت و بعد از یزید بیشترین نقش را در فاجعه عاشورا داشت | چکیدن قطره خونی از سر مبارک امام حسین(ع) بر ران او و باقی ماندن آن زخم تا آخر عمر، جسدش توسط ابراهیم بن مالک اشتر به آتش کشیده شد |
4 | یزید بن معاویه | چوب زدن بر دندانهای مبارک امام حسین(ع) | هنگام رقص و مستی به زمین خورد و مغزش متلاشی شد و صورتش همچون قیر، سیاه شد |
5 | سنان بن انس | نقش مؤثری در کشتن اباعبدالله الحسین(ع) داشت | زبانش گرفت، عقلش زائل شد و با وضع ناگواری از دنیا رفت |
6 | عمر بن سعد | مجرم شماره سوم فاجعه کربلا و فرماندهی عملیات کربلا را بر عهده داشت | به دستور مختار ثقفی به قتل رسید و سرش از تن جدا شد |
7 | حرملة بن کاهل | پرتاب تیر بر گلوی علیاصغر(ع) | مختار ثقفی دستور داد تا بدنش را تیرباران کنند |
8 | حصین بن نُمیر | فرمانده تیراندازان لشکر عمر بن سعد و تیراندازی به امام حسین(ع) | ابراهیم بن اشتر جسد او را سوزاند و سرش را برای مختار به کوفه فرستاد، سر او در مکه و مدینه آویزان ماند تا درس عبرتی برای دیگران باشد |
9 | مالک بن نُسیر کِندی | فرود آوردن ضربه بر فرق مبارک سیدالشهدا(ع) | قطع دستانش توسط همسرش و تا آخر عمر فقیر ماند |
10 | زرعه دامی | از قاتلان امام(ع) | هنگام مرگ از گرمای شکم و سردی پشتش صیحه میزد و میگفت به من آب دهید |
11 | عبدالله بن حَوزه | تیراندازی به سوی لشکر اباعبدالله(ع) | قطع پای راست او توسط مسلم بن عوسجه. اسب با حرکت تند سر او را به هر سنگ و کلوخی کوبید تا به دوزخ رفت |
12 | شبث بن ربعی | با شمشیر به صورت مبارک امام حسین(ع) زد | ابراهیم بن مالک اشتر آنقدر رانهایش را برید تا مرد. سپس سرش را جدا کرد و جسدش را سوزاند |
13 | ابحر بن کعب | برداشتن مقنعه حضرت زینب(س) و کشیدن گوشواره از گوش ایشان | ابراهیم بن مالک اشتر، دست و پاهایش را قطع کرد، چشمهایش را از حدقه درآورد |
14 | شرحبیل | از پشت بر صورت امام حسین(ع) زد | مختار او را با آتش سوزاند |
15 | عمرو بن حجاج | در روز عاشورا آب را بر روی اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش بست، امام(ع) را خارج شده از دین نامید و از جمله حاملان سرهای شهداء به کوفه بود | به نفرین امام حسین(ع) گرفتار و از شدت تشنگی در بیابان هلاک شد |
16 | احبش بن مرثد(اخنس) | با اسب بر بدن مبارک امام حسین(ع) تاخت و عمامه حضرت را به غارت برد | پس از واقعه عاشورا وقتی در صحنه جنگ ایستاده بود، تیری از کمان، رها و به قلبش اصابت کرد و مرد |
17 | عبدالله بن ابی حُصین | آب را بر سیدالشهداء(ع) بست و با بیشرمی به امام گفت: ای حسین! به خدا سوگند، جرعهای از آب نخواهی چشید تا از تشنگی بمیری | به نفرین امام حسین(ع) مبتلا و به بیماری استسقاء گرفتار شد، هرچه آب مینوشید تشنگیاش برطرف نمیشد تا اینکه هلاک شد |
18 | بَجدل بن سُلیم | انگشت مبارک امام(ع) را برای در آوردن انگشتر برید | مختار او را دستگیر، دست و پاهایش را برید آنقدر در خون غلتید تا هلاک شد |
19 | اسحاق بن حَیوه حضرمی | داوطلبانه بر پیکر امام حسین(ع) تاخت و پیراهن حضرت را به غارت برد | با پوشیدن پیراهن اباعبدالله(ع) به مرض پیسی مبتلا شد و موهایش ریخت، توسط مختار دستگیر شد و دستور داد بر بدنش تاختند تا به هلاکت رسید |
با توجه به تعلیمات دین مقدس اسلام درباره کسب روزی حلال و اثرات منفی لقمه حرام بر اعمال و تربیت و زندگی انسان، باید توجه زیادی به کسب درآمد حلال داشت، که در این رابطه به ذکر روایتی اکتفا می کنم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مَنْ أَکَلَ لُقْمَةَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً» نماز کسی که لقمهاش حرام است تا چهل روز، نمازش مقبول واقع نمی شود «وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَةٌ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً» و تا چهل روز دعای او مستجاب نمی گردد «وَ کُلُّ لَحْمٍ یُنْبِتُهُ الْحَرَامُ فَالنَّارُ أَوْلَى بِهِ» و هر مقدار از بدن که پرورش یافته لقمه حرام باشد سزاوار آتش و سوختن است.[1]با توجه به این مقدمه یکی از موارد روزی حرام و شبهه ناک، دریافت کردن دست مزد در مقابل عمل حرام است. در شغل آرایشگری و پیرایش گری هم اگر آرایش گر فعل حرامی را برای مشتری انجام دهد، دریافت دست مزد هم در قبال آن کار حرام می شود.
س: اگر من بر روی مشتریان خود آرایش انجام دهم، و آنها خودشان را در مقابل نامحرم نمایان کند، پولی که از این راه بدست می آورم حرام است یا حلال؟
حضرت آیت الله خامنه ای
ج: حلال بودن دست مزد آرایشگر تابع نیت و علم او به عملی که انجام می دهد است، یعنی اگر با این نیت که مشتری را برای نمایان شدن در برابر نامحرم آرایش کند و یا بداند او این کار را انجام می دهد دست مزد دریافتی او حرام می شود وگرنه اشکال ندارد.[2]
حضرت آیت الله سیستانی
ج: دریافت دست مزد اشکال ندارد.[3]
حضرت آیت الله مکارم شیرازی
ج: شما مسئولیتی ندارید و درآمدتان حلال است ولی سزاوار است با زبان خوب اگر احتمال تأثیر می دهید امر به معروف و نهی از منکر کنید.[4]
حضرت آیت الله وحید خراسانی
ج: دریافت اجرت با فرض سوال شما اشکال ندارد.[5]
حضرت آیت الله صافی گلپایگانی
ج: دریافت اجرت با فرض سوال شما اشکال ندارد.[6]
هجرت اکبر، هجرت خود از انسان به خداست. از دنیا خواهی به خدا خواهی است. اصحاب امام حسین(ع) همین هجرت را انجام دادند.
نکاتی از سخرانی حجت الاسلام سید حسین حائری زاده؛
*باید برای عزاداری امام حسین(ع) برنامه ریزی درست کرد. سینه زن امام حسین(ع) نمازش نباید قضا شود.
*قرآن می فرماید: سه مرحله برای کامیابی در زندگی وجود دارد. اول: ایمان دوم: هجرت سوم: جهاد
*مرحله اول کامیابی در زندگی ایمان است. انسان باید به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشد.
*مرحله دوم کامیابی در زندگی هجرت است. هجرت اکبر و هجرت اصغر داریم.
*هجرت پیامبر، اسلام را پایه گذاری کرد و هجرت اباعبدالله به کربلا اسلام را ابدی کرد. این هجرت اصغر است.
*هجرت اکبر، هجرت خود از انسان به خداست. از دنیا خواهی به خدا خواهی است. اصحاب امام حسین(ع) همین هجرت را انجام دادند.
1- سزاوار است که حال دوستان آل محمد صل الله علیه و آله در دهه اول محرم تغییر نموده و در دل و سیماى خود، آثار اندوه و درد این مصیبتهاى بزرگ را آشکار نمایند.
2- خوب است که مقدارى از لذائذ زندگى را که از خوردن و نوشیدن و حتى خوابیدن و گفتن به دست مى آید، ترک نمایند و مانند کسى باشند که پدر یا فرزند خود را از دست داده است .
3- خوب است که روز تاسوعا و عاشورا، دیدار با برادران دینى را ترک کرده و آن روز را روز گریه و اندوه خود قرار دهند.
4- مستحب است که در دهه اول محرم ، هر روز امام حسین علیه السلام را با زیارت عاشورا زیارت نمایند.
5- سزاوار است که اگر مى توانند مراسم عزادارى آن حضرت را در منزل خود با نیتى خالص بر پا نمایند و اگر نمى توانند در مساجد یا منازل دوستانش به برپایى این مراسم کمک کنند.
6- شایسته است که هر روز مقدارى از اوقات خود را در مکانهاى عمومى به عزادارى بپردازد.
7- مستحب است که در آخر روز عاشورا، زیارت تسلیت را بخوانند.
8- یکى از اعمال مهم دهه اول ، دعاى اول ماه است و براى اینکه اول این ماه ، اول سال بوده و از طرف دیگر دعاهاى قبل از وقت نیز تاءثیر خاصى در برآورده شدن حاجات و رسیدن به امور مهم دارد؛ این دعا تاءثیر زیادى در سلامتى و دورى از آفات دینى و دنیایى آن سال و بهبودى حال و به دست آوردن نیکیها دارد.
9- بهتر است که در شب اول ، بعضى از نمازهایى را که در این شب وارد شده به مقدار حال و توانایى خود بخواند:
بر اساس روایاتی از معصومین توبهکننده واقعی کسی است که دوستان بد خود را تغییر دهد و با کسانی که او را در راه دین و اطاعت خدا کمک و تشویق کند دوستی کند، مجالس و محافل خود را تغییر دهد و در مجالس گناه حاضر نشود حتی اگر خودش در این مجالس حضور یابد و مرتکب گناه نکند.
تأثیر انکارناپذیر تغییر فضای گناه در پذیرش توبه
همچنان که اگر کسی سمی خورده باشد، اگر طالب صحت بدنش است لازم است بر او که فوری دست و پایی کند و آن سم را به قی و غیره از بدن خود خارج بسازد و اگر مسامحه کرد، او را دفعة هلاک خواهد کرد، سمومات معاصی نیز چنین است که اگر مسامحه از توبه شود، بسا میشود که فورا میمیرد و ختم به شر میشود. «نعوذ باللّه جمیع انبیا و اولیا» عمده ترسشان در دار دنیا، از سوء خاتمه بوده است.
با توبه میتوان ظلمتهای درونی را به روشنی تبدیل کرد و به سوی فطرت پاک حقیقتجوی خود بازگشت و درصدد جبران گذشته برآمد و به سفارشهایی که در باب توبه وارد شده است، عمل کرد. البته خواندن و یادآوردن داستان توبه کنندگان راستین که با عزم و ارادهای استوار از گرداب گناه بالا آمدهاند، میتواند الگوی خوبی برای توبهکاران باشد.
توبه کننده، در حقیقت مهاجر الی اللّه است؛ زیرا توانسته است به وسیله توبه از گناهان و ناپاکیها دوری گزیند. انسان اگر از گناه پشیمان شود، گام نخست را برای پاکی وجودش برداشته است و این توفیق را نباید نادیده گیرد. خوب است فرد گناهکار بداند که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله می فرماید:
«التّائبُ مِنَ الذّنبِ کَمَن لاذَنبَ لَهُ؛بازگشت کننده از گناه، مانند کسی است که گناهی بر او نباشد»
چه بسا انسان تصمیم به توبه میگیرد و نفس اماره را شکست میدهد، ولی شیطان او را فریب میدهد و پیشنهاد امروز و فردا را به او میکند که شیطان از این راه بسیاری از انسانها را از توفیق توبه باز میدارد.هنگامی که باب قبول توبه باز شد، شیطان از تسلط به انسان ناامید گشت، ولی راه چاره را در این دید که انسانها را با آرزوی «توبه صحیح و کامل» فریب دهد و توبه آنان را تا هنگام مرگ به تأخیر اندازد.
امامعلی(علیه السلام) در نهجالبلاغه حکمت 409 شش شرط برای استغفار ذکر نموده است که دو شرط اول رکن توبه است، دو شرط دوم شرط قبول توبه و دو شرط آخر شرط کمال توبه هستند
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم درباره اهمیت توبه جوان میفرماید: «ما مِنْ شَیْءٍ أَحَبُّ اِلَی اللّهِ مِنْ شابٍّ تائِبٍ؛ هیچ چیز نزد خدا، محبوبتر از جوان توبه کننده نیست».
برای انسان چیزی لذت بخشتر از این نیست که خداوند او را دوست میدارد و انسان توبهکار نیز شامل این لطف الهی است: «اِنّ اللّه یُحبُّ التَوّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ؛ خداوند توبهکاران و پاکیزگان را دوست دارد». (بقره: 222)
جوانی بهترین سن توبه است و البته موقعیت هر سنی برای توبه، بهتر از سن بالاتر است و نباید توبه را لحظهای به تأخیر انداخت، نباید منتظر شب جمعه، شب قدر، صحرای عرفات، ماه محرم و یا... شد.
رساندن این پیام در قالب تفسیر مناجات پرشکوه «تائبین» در اوقات مناسب به ویژه هنگامی که آمادگی روحی برای توبه وجود دارد، میتواند از م?ثرترین برنامههای تربیتی باشد.
