امام صادق علیهالسّلام میفرمایند: «هر کس میخواهد بداند چه جایگاهی نزد خداوند دارد، ببیند خداوند چه جایگاه و منزلتی نزد او دارد، به همان میزان او نزد خداوند متعال منزلت دارد.» و در بعضی روایات هم آمده است که شخص در هنگام مواجهه با گناه ببیند خداوند چه جایگاه و مرتبهای در دل او دارد؛ یعنی در آن لحظه چقدر برای خدا ارزش قائل میشود، تا به واسطه آن نتواند گناه انجام دهد، به همان اندازه او نزد خدا ارزش دارد. بهترین معیار و میزان، تشخیص خود انسان است. اگر فردی معیارهای لازم برای اعمال را بشناسد و در هماهنگی اعمال خود با آن معیارها بکوشد، باید امیدوار باشد که عملش مورد قبول و رضای خداوند است. اگر فردی انگیزههایش خدایی است و خود میداند عملی را که انجام میدهد، ناشی از هوی و هوس و خواستههای نامشروع نمیباشد، جایی برای شک و تردید در قبولی عملش باقی نمیماند. امام سجاد علیهالسّلام میفرمایند: «هر کس به آنچه که خدا بر او واجب کرده عمل نماید، او از بهترین مردم میباشد» و واضح است، کسی که با فعل واجبات و ترک محرمات بهترین مردم شده باشد و از منظر خدای سبحان و ائمه هدی علیهمالسّلام پسندیدهترین مردم است. اگر در این وادی کسی موفق شد، حتی این وسوسه قلبی که شاید خدا و ائمه هدی علیهمالسّلام از من راضی نباشند، خود صافی دل را به هم میزند و آدم بیصفا مورد رضایت حق تعالی نیست. بنابراین با انجام هر چه دقیقتر واجبات و ترک محرّمات باید رضایت بیشتر را تحصیل کرد و با کسب رضایت بیشتر جایگاه و منزلت خداوند را در دل خود بالا ببرد. حالت خوش معنوی، احساس صفا و معنویت، رغبت و میل به عبادت و دعا و انجام کارهای نیک، بعد از انجام عمل، از نشانههای قبولی اعمال و کسب رضا و خشنودی الهی است. لازم به ذکر است که اولیای خاص خداوند و بندگان مقرّب و برجسته او، در عین حال که تمام سعی و کوشش خود را در انجام اعمال خیر و نیک و عمل به وظایف شرعی و الهی خود دارند، ولی همواره از خداوند، ترسان و بیمناکاند و میترسند که عمل آنها مورد قبول خداوند قرار نگیرد. این حالتی است ویژه آنها و از معرفت عمیق و جامع آنها سرچشمه میگیرد و به معنای کوتاهی در انجام وظیفه و یا بدگمانی به خداوند و سوءظن به او و یا تردید در عدالت او نمیباشد، بلکه وقتی انسان عظمت خداوند متعال را بشناسد و نسبت به قدرت و علم و وجود بیکران و نامتناهی او شناخت پیدا کرد و از طرفی به کوچکی، حقارت، ضعف و نادانی خود پیبرد، اعمال خود را ناقص، ناچیز و غیر قابل قبول میداند و به همین جهت، اولیای خدا و پیشوایان معصوم علیهمالسّلام به ما آموختهاند که هرگز دلگرم و دلخوش به اعمال خود نباشید و بر آنها تکیه نکنید، بلکه به فضل، لطف و رحمت الهی امیدوار باشید؛ چون اگر خداوند بخواهد با عدالت خود اعمال ما را بررسی کند و مورد سنجش قرار دهد، امیدی برای قبولی عمل برای کسی باقی نمیماند ولی با توجه به فضل و لطف خداوند و تکیه بر آن، جای امیدواری برای قبولی اعمال همواره وجود دارد. در پایان، ملاک برای درک رضایت همین بود که بیان شد و نیازی به دیدن خواب و یا چیز دیگر نمیباشد.
منابع زیر جهت مطالعه بیشتر به شما معرفی میگردد: ـ بحارالانوار، ج71، ص195. ـ آیتالله سعادتپرور، سرالاسراء، ج2، ص65. ـ میزانالحکمه، ج5. ـ تفسیر نمونه، ج5، ص139؛ ج13، ص96.
