بزرگان برای به دست آوردن حضور قلب در نماز عواملی را ذکر کرده اند که دقت در مفاهیم نماز و رعایت مستحبات و مهیا شدن برای نماز از نظر ظاهری از جمله آن ها هستند. اما امور دیگری نیز در این باره دخیل اند که تاثیر به سزایی در تحصیل حضور قلب در نماز دارند. مهم ترین آن ها عبارتند از :
1- شناخت و آگاهی:
هر مقدار معرفت و شناخت انسان به حق تعالی و صفات و اسمای حُسنایش بیش تر باشد، عشق و محبتش نسبت به خدا و شوق خلوت نمودن و سخن گفتنش با خدا نیز بیش تر خواهد بود . شناخت و معرفت پروردگار سبب می شود که انسان خداوند را ناظر و حاضر ببیند و در برابرش خاضع و خاشع باشد.
2ـ احساس و درک عظمت و بزرگى خدا.
درک عظمت و بزرگى هر کسى بستگى به مقدار شناخت و معرفت به او دارد. هر مقدار این شناخت بیش تر شود، بزرگى و عظمت او بیش تر جلوه گر خواهد شد. اگر کسى به عظمت و بزرگى خدا پی ببرد، طبعاً خضوع و خشوع بیش ترى در پرستش و عبادت خواهد داشت.
امیرالمؤمنین (ع) در وصف عارفان و خدا پرستان واقعى فرمود: «عظم الخالق فى أنفسهم فصغر ما دونه فى أعینهم؛ (1) آنان خدا را به عظمت و بزرگی شناخته اند. بنابراین هر چه غیر او است، در نظرشان کوچک جلوه میکند».
3 ـ جلوگیرى از هرزگى قوه خیال:
یکى از بزرگ ترین عوامل حواس پرتى در نماز، هرزگى و پراکندگى قوه خیال است. اگر قبل از نماز چند دقیقه اى به وسیله ذکر خدا و مناجات و خواندن نمازهاى مستحبى و تلاوت قرآن، خود را آماده نماز کنیم، ذهن از حواس پرتى و پراکندگى و از توجه به کثرت، به سوى وحدت متوجه مى شود، در نتیجه در نماز فکر انسان به این طرف و آن طرف متوجه نمی شود. کسى که قبل از نماز با دیگرى بگو مگو و بحث داشته یا خوشحال یا ناراحت شده، اگر فوراً وارد نماز شود، نمازش تحت تأثیر آن افکار خواهد بود و حضور قلب نخواهد داشت.
4 - ترک گناه:
کسى که به خیانت به مردم، کلاه برداری، رشوه خواری، اختلاس، تهمت، غیبت و غیره فکر مى کند، براى او قلبى نمانده است تا در آن خدا جلوه کند. هر چه هست ،غیر خدا است.
دل ز دل بردار اگر بایست دلبر داشتن دلبر و دل داشتن نَبْوَد طریق عاشقان
گناه لذت مناجات را از انسان مى گیرد و با گرفتن لذت شیرینى عبادت، حضور قلب هم خواهد رفت.
امام صادق (ع) مى فرماید:«خداوند به داوود پیامبر فرمود: قرار نده بین من و خودت عالِمى را که شیفته دنیا است، چون این شخص از راه محبت من جلوگیرى مى کند. این ها دزدان راه بندگانى هستند که به سوى من مى آیند. کم ترین کارى که من با آن ها مى کنم، این است که شیرینى مناجاتم را از قلب شان مى گیرم». (2)
5- رفع موانع:
پرخوری، جلوگیری از ادرار، کسالت و خستگی، سر و صدا و نگاه به اطراف، مانع حضور قلب در نماز می شود. رفع این موانع در حضور قلب مؤثر است.
موانع تا نگردانى ز خود دور درون خانه دل نایدت نور
6- فراغت قلب:
یکی از مهم ترین اسباب حضور قلب، فراغت قلب است.
تا برنخیزی از سر دنیا و هر چه هست با یار خویشتن نتوانی دمی نشست
حضرت امام خمینى در مورد راه هاى تحصیل حضور قلب مى گوید:
« آنچه باعث حضور قلب شود، دو امر است:
یکى فراغت وقت و قلب و دیگر فهمیدن اهمیت عبادت . مقصود از فراغت وقت آن است که انسان در هر شبانه روزى براى عبادت خود وقتى را معیّن کند که در آن وقت خود را موظف بداند فقط به عبادت بپردازد . اشتغال دیگرى را براى خود در آن وقت قرار ندهد. انسان اگر بفهمد که عبادت یکى از امور مهمى است که از کارهاى دیگر اهمیتش بیش تر بلکه طرف نسبت با آن ها نیست [= قابل مقایسه نیست ] البته اوقات آن را حفظ مى کند و براى آن وقتى موظف مى کند. . . از فراغت وقت مهم تر فراغت قلب است و آن چنان است که انسان در وقت اشتغال به عبادت، خود را از اشتغالات و هموم دنیایى فارغ کند و توجه قلب را از امور متفرقه و خواطر متشتّته [=پراکنده] منصرف نماید و دل را یکسره خالى و خالص براى توجه به عبادت و مناجات با حق تعالى نماید و تا فراغت قلب از این امور حاصل نشود، تفرغ براى او و عبادت او حاصل نشود». (3)
7- انتخاب مکان مخصوص و اختصاص وقت مناسب برای نماز ، دوری از غذاهای شبهه ناک و حرام و اموالی که از طریق غیر مشروع به دست می آید، در حضور قلب و ایجاد آمادگی درونی برای نماز و سخن گفتن با خدا بسیار موثر است.
نکتهء پایانی:
نماز را برای انجام وظیفه نخوانید(اگر چه وظیفه هم هست) بلکه برای ادای شکر نعمت های خدا و ارتباط و اتصال وجودی با او بخوانید و خود را در حضور او بدانید و از عطر وجود او بهره مند شوید همان گونه که پروانه ای از طراوت گلی که بر آن نشسته بهره مند می گردد و مانند رودخانه ای باشید که از اتصال به دریا ، شکوه و عظمت می یابد.التماس دعا
موفق باشید.
پی نوشت ها :
1.نهج البلاغة، الإمام علی بن أبی طالب علیه السلام، دار الهجرة للنشر - قم، ص 303 ، خطبه 193 ( خطبه متقین )
2. ثقه الاسلام کلینی ، الکافی، دارالکتب الاسلامیه - طهران ، 1365 ه ش ، ج 1، ص 46.
3.امام خمینی، چهل حدیث، مؤسسه تنظیم و نشر آثار .امام خمینی، چاپ دوازدهم ، ص 434.