قفل اول این است که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم، قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد و قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان.
برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان
و برای قفل سوم هم نمازت را اول وقت بخوان!
جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟
شیخ نخودکی فرمود: نماز اول وقت، «شاه کلید» است.
باید به این نکته توجه داشت که این دوران کودکی و اوایل نوجوانی؛ دوران همسان سازی است. بچهها همراه والدین به نماز میایستند. در اوایل دوران تکلیف نیز شوق و رغبت قابل توجهی به فرایض دارند. در اواخر دوران نوجوانی و از ابتدای جوانی شرایط به گونه ای دیگر است. این دوران دوران اوج رشد جسمانی و روحانی و فصل رویش امیال و خواستههاست. در کنار این امیال و خواستهها میل مقدس پرستش نیز در فطرت انسان به ودیعه نهاده شده است که همانند خواسته های دیگر فرد نیازمند مدیریت و رهبری است.
نکته مهم در آموزشهای دینی سعهصدر، صبر و حوصله و بهکارگیری شیوه های خوشایند جهت شکوفایی احساسات دینی در فرزندان میباشد. که به صورت غیر مستقیم در قالبهای شیرین بیان گردد. رفتارهای نادرست نتیجه عکس خواهد داد. اگر با رفتارهای نادرست خود، کودکانمان را از خود منزجر کنیم، ممکن است آنها از همهی کارهای ما و از آن جمله نماز و عبادتمان متنفّر شده و از آنها دوری کند. اما اگر آنها را دوست داشته باشیم و به آنها محبّت کنیم، آنها هم با میل و اشتیاق بیشتری به تقلید از کارهای ما بر می آیند و سعی می کنند همانند ما رفتار کرده و به نماز و عبادت نزدیک تر شوند. پس، کودکانمان را دوست داشته باشیم و به آنها محبّت کنیم. در این صورت آنها هم وقتی نماز را به عنوان یک ارزش و یک اولویّت در زندگی ما ببینند، دوست دارند همانند ما نماز بخوانند و با خداوند انس بگیرند.
برای رسیدن به این هدف پیشنهاد میشود:
- در حق بچهها با ذکر نامشان دعا کنید
بعد از نمازها سعی کنید فرزندان را با ذکر نامشان دعا کنید؛ به گونه ای که بشنوند. همچنین با مطرح کردن آرزوهای بچهها هنگام دعا کردن، شوق و علاقه آنها ر با این کار به نماز برانگیزید.
- جایگاه بچهها در نزد خداوند را بیان کنید
با بیان اینکه خداوند بچهها و نوجوانان را دوست دارد و آنان در نزد خدا از قداست و آبروی زیادی برخوردارند، آنان را دعوت کنید تا به دعاهایی شما آمین بگویند.
- از بچهها تقاضای دعا کنید
فرزندان علاقه وافری به فرزندان دارند و شما میتوانید از این فرصت استفاده کرده و با جدیت از آنها بخواهید که برایتان دعا کنند. تکرار این مسئله به تدریج آنها را به سمت نماز سوق خواهد داد
- پاکی و صداقت آنان را ستایش کنید
از پاکی، صداقت و نورانیت بچهها تعریف کنید. به طوری که تداوم این حالت زیبا را و دوست داشتنی را منوط به خواندن نماز داشته و آنها را به این امر ترغیب کنید.
- بیان خواص نماز
از بیان خواص نماز در قالب داستانهای زیبا در منزل غافل نشوید. کتابهای مناسب و مفید به فرزندتان هدیه بدهید. همچنین اسماء زیبای خدا مثل بسیار بخشنده، مهربان، توبه پذیر و ... را در فرصتهای مناسب و با توجه به سن و اوضاع روحی و در حد فهم بچهها جهت تقویت روحیه خداباوری آنان کنید.
تقویت عشق و علاقهی درونی کودک نسبت به نماز
آنچه که بیش از نماز خواندن کودکان خردسال ما اهمیت دارد، تقویت عشق و علاقهی آنها به نماز است. بنابراین، باید به گونهای رفتار کنیم که پیوسته شیرینی نماز در کام آنها بماند و نباید با افراط و زیادهروی خود، باعث شویم که به نماز به عنوان کاری سخت و طاقت فرسا نگاه کنند. مخصوصاً والدینی که موفّق به خواندن نمازهای نافله هستند باید مراقب باشند که فرزندشان پا به پای آنها همهی نمازهای واجب و نافله را نخواند و بیش از اندازه خود را به زحمت نیندازد.
همکاری اعضای خانواده در اقامهی نماز
نماز جماعت خانوادگی علاوه بر آن که یاد نماز را در کانون خانواده زنده نگاه داشته و در مقایسه با نماز فرادی ثواب فراوانی دارد، یکی از بهترین کارها در تحکیم روحیهی معنوی خانواده هم میباشد. کار گروهی موجب میشود تا سختی کار کمتر شده و جای خود را با شیرینی و حلاوت آن عوض کند. بچهها هم با مشاهدهی این کار رغبت بیشتری به نماز نشان داده و با علاقهی بیشتری به این کار روی آوردند.
جمعه بود، فیلم سینمایی نگاه میکردیم، امام از راه که رسید پرسید ...
بچه بودیم، هنوز مکلف نبودیم، جمعه بود، فیلم سینمایی نگاه میکردیم، زمستان هم بود اذان میافتاد وسط فیلم سینمایی. امام از راه که رسید پرسید: بچهها نمازتان را خواندهاید؛ همیشه میپرسید.
گفتیم: نه!
گفتند: خب بلند شوید بخوانید.
گفتیم: وضو نداریم تا برویم وضو بگیریم جاهایی از فیلم از دستمان میرود!
گفتند: خب بی وضو بخوانید.
گفتیم: خب باز سر رکوع و سجود فیلم از دستمان میرود، نمیبینیم!
گفتند: رکوع و سجود هم تروید فقط حمد و سوره بخوانید.
دروغ نمیگفت
در نوفل لوشاتو میخواستند از بیست و چهار ساعت از زندگی امام فیلم بگیرند، وقت غذا که شد، توی سفره غذای سادهای بود. خواستند فیلم بگیرند، امام گفتند: «نه، اینطور که شما میخواهید سفره بچینید دروغ است. توی سفره ما گاهی پلو و گوشت و خورش هم هست؛ شما میخواهید اینها را نادیده بگیرید، یک سفرهی ساده درست کنید، این دروغ است.»
یادم باشد از افشاى اسرار و ریاست طلبى بپرهیزم که این دو صفت؛ انسان را به هلاکت میکشاند.
بادم باشد شکیبایی دو گونه است: شکیبایی بر آنچه خوش نمیدارم و شکیبایی در آنچه دوست میدارم.
یادم باشد بهترین گشایند? کارها راستی و بهترین پایانبخش آنها وفاداری است.
یادم باشد قناعت؛ سبب آسایش تن است.
یادم باشد نارضایتی پدر و مادر، سبب ناتوانی شده و انسان را به ذلت میکشاند.
علامت شیعه امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) دوچیز است: مراقبت از وقت نماز و انفاق مال. اگر این دو صفت در کسی نبود از او بگریزم.
یادم باشد روز عید به دوستان قدیمی ام سری بزنم.
یادم باشد در پیشگاه خداوند، برای زنان هیچ شفیعی بهتر از رضایت همسرانشان نیست.
یادم باشد کاری نکنم که مجبور به عذرخواهی شوم.
یادم باشد بخندم اما سرمایه خنده من دیگران نباشند.
یادم باشد آنچه جذاب است آسانی نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به آسانی است.
یادم باشد گناهان کوچک راه رسیدن به گناهان بزرگ است.
یادم باشد پسران نعمت اند و دختران خوبی. خداوند از نعمتها سؤال میکند ولی به خوبیها پاداش میدهد.
یادم باشد اینکه من گمان میکنم بعضی چیزها محال است، بیشتر برای آن است که برای خود عذری آورده باشم.
یادم باشد خداوند به هر پرنده ای دانه ای میدهد، ولی آن را داخل لانهاش نمیاندازد.
بادم باشد دشوارترین قدم، همان قدم اول است.
یادم باشد مهربانی کنم، برای بدی کردن همیشه وقت هست.
یادم باشد بدترین انسان کسی است که زود به خشم میآید و دیر خشنود میشود
یادم باشد اگر هرروز راهم را عوض کنم، هرگز به مقصد نخواهم رسید.
یادم باشد اگر در هر لحظه و هر کار، هر چه دلم خواست انجام دهم، رویم به سوی دین نیست.»
یادم باشد وظیفه هر کس تصمیمگیری و عمل در لحظه است. نتیجه با خداست.
یادم باشد آفتاب به گیاهی حرارت میدهد که سر از خاک بیرون آورده باشد.
یادم باشد تنها راهی که به شکست میانجامد، تلاش نکردن است.
یادم باشد خداوند جوانی را که جوانی خویش را در راه اطاعت خدای تعالی بگذراند، دوست دارد.
یادم باشد کسی که مشتاق بهشت باشد در انجام کارهای نیک، شتاب مینماید.
یادم باشد خداوند عزّوجلّ، بنده خواب آلوده بیکار را دشمن میدارد.
یادم باشد هر که مسئولیتی را بپذیرد و بداند که أهلیّت آن را ندارد، در قبر و قیامت جایگاه او پر از آتش خواهد شد.
یادم باشد خشنودی خدا در خشنودی پدر و ناخشنودی خدا در ناخشنودی پدر است.
یادم باشد به اندازه ترس، احتیاط کنم.
یادم باشد امروز، اولین روز از بقیه عمر من است.
یادم باشد برای کسی که آهسته و پیوسته میرود، هیچ راهی دور نیست.
یادم باشد کسی که که کار خود به خدا واگذارد، هرگز وضعی غیر از آن که خدا برایش انتخاب کرده، نخواهد.
یادم باشد افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمیدهند، بلکه کارها را به گونه ای متفاوت انجام میدهند.
یادم باشد خداوند نیکى کردن به پدر و مادر را سپر نگهدارى از خشم قرار داده است.
یادم باشد معرفت و کمال دین مسلمان، در گرو دوری کردن از سخنانی است که به حال او و دیگران سودى ندارد.
یادم باشد اگر امروز حتی یک کلمه از دیروز بیشتر بدانم، مسلماً شخص دیگری هستم.
یادم باشد هر کس به شناخت حقیقی فاطمه (علیهالسلام) دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است.
یادم باشد هر که بر پیامبر و فاطمه زهرا(علیهاسلام) تا سه روز سلام بفرستد، بهشت بر او واجب میشود.
یادم باشد گشاده رویی در چهره مؤمن، بهشت را برای صاحبش سبب میشود.
یادم باشد هر که خدا را آنگونه که سزاوار اوست بندگی کند، خدا بیشتر از آرزو و کفایتش به او عطا میکند.
یادم باشد هنگام تحویل سال برای سلامتی و فرج امام زمان (علیهالسلام) دعا کنم.
یادم باشد خوش اخلاقی نشانه عقل است.
یادم باشد حقیقت را بگویم، حتی اگر به زیان من باشد.
یادم باشد هرکسی حق دارد متفاوت از من، فکر و عمل کند؛ پس به عقاید دیگران احترام بگذارم.
یادم باشد قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.
یادم باشد هر چیزی به موقعاش، به سراغم میآید؛ پس صبور باشم.
یادم باشد رزق و روزىِ ضمانت شده، مرا از کار واجب باز ندارد.
یادم باشد صبر کردن در زمان تنگدستى و پریشان حالى سنت پیشوایان است.
یادم باشد نگاه کردن مؤمن به چهره دوست مؤمنش از روی محبت و دوستی عبادت است.
یادم باشد هدیه دادن کینهها را از بین میبرد.
یادم باشد فرصت زود میرود و دیر باز میگردد
یادم باشد توکل؛ بهترین تکیه گاه است.
یادم باشد از خدا برای دیگران سلامتی بخواهم تا خدا آن را به من نیز عطا کند.
یادم باشد خداوند دوستیهای قدیمی را دوست دارد. پس بر دوستیهای خود مداومت داشته باشم.
یادم باشد محبوبترین کارها نزد خداوند بعد از انجام واجبات؛ شادکردن دل مسلمان است.
تا بدانی قحطی آب چه می کند، چشمانت بی آب می گریند... درسهای کربلا اینگونهاند...
4)چرا همواره از عمر تعریف و تمجید می کرد ؟
اولا همانطور که در آدرسی که خود شبهه گر نقل کرده(نهج البلاغه فیض خطبه 219ص721) دقت بفرمایید , مرحوم فیض در این باره اصل ماجرا را روشن نموده و می نویسد:ازسخنان آنحضرت علیه السّلام است (درباره عمر که از راه توریه فرموده؛یعنى درظاهر مىنماید که او را ستوده،ولى باطنا توبیخ و سر زنش نموده). یعنی امیرالمومنین این فرمایش را توریتا فرموده و در اصل خلیفه دوم را توبیخ کرده است.
ثانیا ملاک برای ما تنها یک شرح از نهج البلاغه نیست بلکه با دقت در شروح دیگر به مطالب جالبی بر می خوریم مثلاصبحی صالح ، از علمای اهل سنت که وی نیز شرحی بر نهج البلاغه نوشته, میگوید مراد یکی از اصحاب حضرت علی (ع) بوده است( نهج البلاغة ، صبحی صالح ، خطبه 228 ، ص 350 ).پس آن چه که به حضرت علی (ع) نسبت می دهند که در این خطبه از عمر تعریف کرده درست نیست و نامی از عمر در خطبه نیست.
ثالثا: علی (ع) در خطبه سوم نهج البلاغه، عمر را مجموعه اى از خشونت، سختگیرى، اشتباه و پوزش طلبى می داند و میگوید: سوگند به خدا مردم در حکومت دومى، در ناراحتى و رنج مهمّى گرفتار آمده بودند، و دچار دو رویى ها و اعتراض ها شدند،و من در این مدت طولانى محنت زا، و عذاب آور، چاره اى جز شکیبایى نداشتم.
رابعا : بنا به نقل صحیح مسلم نظر امام علی (ع) در باره ابوبکر و عمر این بود که آنان دروغگو ، گناهکار ، حیله گر و خیانتکار بودند . (صحیح مسلم : ج 5 ص 52 ح 4468.)
