بسیاری از اوقات میتوانیم با کمی دقت بیشتر در زندگی متوجه شویم که میتوانیم در عین تنگ دستی از زندگی لذت ببریم.
برای لذت بردن از زندگی اگرچه بسیاری از اوقات پول لازم است اما خیلی مواقع تنها پول کافی نیست، اگر کمی نگاهمان را بهتر کنیم، بسیاری از لذتها نه وقت زیادی میخواهد و نه پول زیادی، گاهی در کوچکترین اتفاقات، عظیمترین تجارب بشر نهفته است، باور کنید...
در این یادداشت شما را با چند روش ساده و آسان و ارزان برای لذت بردن از زندگی آشنا می کنیم:
-بخندید: بزرگی گفته است، "هدر رفته ترین روز، روزی است که در آن نخندیده باشید". واقعاً درست است. هیچوقت نباید آنقدر سرتان مشغول باشد که وقت برای خندیدن نداشته باشید یا آنقدر فرد جدی باشید که لبخند نزنید. درعوض، دور و بر خود را با آدم های شوخ و بامزه پر کنید تا همیشه خنده بر لبانتان باشد.
-تحسین زیبایی: هر روز ما به اشکال و مدل های مختلف با زیبایی روبه رو می شویم. جای خجالت است که خیلی از آدم ها آنقدر به این زیبایی ها عادت می کنند که دیگر به تحسین آن نمی پردازند. توصیه ما این است که به آدم ها، گیاهان، اسباب و اثاثیه اطرافتان، ساختمان ها و ... دوباره نگاهی بیندازید و برای تحسین آن لحظه ای زمان بگذارید.
- حال یک دوست قدیمی را بپرسید: امتحانش ضرر ندارد. الان، همین الان تلفن را بردارید و به یک دوست قدیمی زنگ بزنید. به این ترتیب هر دوی شما از یک لذت ارزان زندگی لذت خواهید برد.
- هدیه های قدیمی و یادگاری ها: هدیه های قدیمی که گرفته اید نگاه کنید، عکس های خاطره انگیز هم بد نیست. یاد آوری روزهای خوش هم زیباست. از قدیم گفته اند وصف العیش نصف العیش.
- آشپزی کنید: آشپزی کردن یکی از راه هایی است که به آرامش و لذت می انجامد. اگر برای کسانی که دوستشان دارید آشپزی کنید، لذتتان را دو برابر خواهد کرد.
انقلاب اسلامی ایران که الهام گرفته از اسلام ناب محمدی (ص) بوده از نخستین روزهای پیروزی با توطئههای گسترده و سازمانیافته دشمنان اسلام روبرو گردید. عظمت اهداف انقلاب و گستردگی توطئههای دشمنان، ایجاب میکرد که برای حفظ و سیانت از انقلاب اسلامی و ارزشها و اهداف آن، در برابر شبیخون ابرقدرتها دفاع نماید؛ لذا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از درون اقشار میلیونی به طور خودجوش، حرکتی در جهت حفظ و حراست دستآوردهای انقلاب و پیروزی بزرگی که نصیب امّت اسلامی شده بود، بوجود آمد که بعدها درقالبی سازمانیافتهتر به نام بسیج، مطرح شد. بسیج، یک حرکت اجتماعی است که در هر جامعهای با توجه به فرهنگ آن جامعه و به اشکال مختلفی در اثر شرایط خاص بهوجود میآید. بر خلاف آنچه برخی سادهاندیشان میپندارند، بسیج مردمی در نظام جمهوری اسلامی نیرویی است که ارزش هر میزان سرمایهگذاری را دارا است و همانطور که در حوادث توفنده و متنوع پس از انقلاب به اثبات رسیده است، این نیرو قادر است نقش حیاتی در حراست ارزشهای الهی انقلاب ایفاء نماید. بسیج، مردمیترین نهاد در جمهوری اسلامی است و امروزه بهدلیل فعالیت در تمام عرصهها، گستردهترین نهاد در کشور ما نیز میباشد که در بین همه گروههای اجتماعی (نخبگان، پزشکان، ورزشکاران، حوزویان، کارگران و...) از جایگاه مهمی برخوردار است. این نهاد یادگار حضرت امام (ره) است که بعد از رحلت ایشان نیز بهعنوان سرباز در خدمت ولیّ فقیه و آرمانهای انقلاب بوده است. با توجه به تبعیّت کامل بسیج از ولیّ فقیه، انتظارات مقام معظم رهبری ـمُدَّ ظِلُّهُ الْعالیـ از این نهاد مردمی، بهترین چشمانداز آینده بسیج است که به برخی از دیدگاههای معظملّه در خصوص بسیج، اشاره میکنیم. اهمیّت بسیج مقام معظم رهبری ـمُدَّ ظِلُّهُ الْعالیـ در یک تحلیل واقعبینانه، حضور بسیج در کشور را دلیل رو به جلو بودن نظام دانسته و میفرمایند: «اگر ما براى زنده بودن، فعّال بودن، بااراده بودن، هدفدار بودن، رو به جلو بودن این نظام هیچ دلیل دیگرى نمیداشتیم جز حضور میلیونها جوانِ پرشورِ مؤمنِ صادقِ بابصیرت در سراسر کشور زیر عنوان بسیج، همین کافى بود براى اینکه نشان بدهد این نظام و این حرکت عظیم ملت ایران در برابر پیچیدهترین توطئهها و خطرناکترین حرکتهاى دشمن آسیبناپذیر است. البته این شعار نیست؛ یک حرف متکى به استدلال منطقى است». (دیدار بسیجیان استان قم، 02/08/1389) راز ماندگاری بسیج معظملّه، راز استواری و پایداری بسیج را حرکت خردمندانه در راه انقلاب میدانند و میفرمایند: «هفته بسیج، در حقیقت فرصتى براى ارایه حرکت عظیمى است که بهوسیله امام بزرگوار راحل، در این کشور پایهگذارى شد و این حرکت، در این منطقه اسلامى و دینى، براى دیگر ملتها هم إنشاءاللَّه الگو و سرمشق خواهد شد. از حوادث زودگذرى که گاهى بر اثر تبلیغات خصمانه دشمنان، در افکار عمومى ملتها بهوجود مىآید و مانع و عایقى براى الگوگیرى ملتها مىشود، بگذرید. حرکت ماندگار، این است. «أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ»(ابراهیم، 27). مسئله این است که ریشه و پایه، سالم و محکم و استوار باشد. حرکت بسیج، از این قبیل است. علىرغم اظهارات خصمانه دشمنان جمهورى اسلامى ـکه هر هنرى هم این ملت دارد، آنها سعى مىکنند با چشم بدبینى به آن نگاه کنند و آن را عیب معرفى نمایند ـ و به کورى چشم آنها، حرکت بسیج، یک حرکت خردمندانه و منطقى و استوار و کاملاً حکیمانه است». (دیدار جمعی از بسیجیان سراسر کشور، 30/08/1375) در بیانی دیگر، معظملّه راز ماندگاری بسیج را همیشه در صحنه بودن میداند و در این زمینه میفرماید: «در این مجموعه عظیمِ ملّی، آنچه که مثل یک شجره طیبه در این سرزمین، طیّب و طاهر باقی ماند و ماندگار شد، همین شجره طیبه «بسیج» بود. متعهّدترین، مشتاقترین، پرانگیزهترین افرادی که آمدند در این صحنه حضور پیدا کردند، مجموعه بسیج عظیم نیروهای ما بودند؛ صحنه را هیچ وقت خالی نگذاشتند». (دیدار بسیجیان استان فارس، 14/02/1387) آرمان بسیج از دیدگاه مقام معظم رهبری ـمُدَّ ظِلُّهُ الْعالیـ، شهادت آرمان بسیج است که به همه حرکتهای بسیج جهت میدهد و ایشان در این زمینه میفرمایند: «مکتب بسیج، مکتب مجاهدت معنوى و مخلصانه است. این مجاهدت، براى ملت و کشور و بالاتر از همه براى دین خدا و سرافرازى پرچم آزادگى اسلامى در همه دنیاست. این مجاهدت خطراتى دارد. بالاترین خطر براى انسان، جان باختن است. در مکتب بسیج، نام این جان باختن «شهادت» است. شهادت بالاترین ارزش عاشورایى انسان و بالاترین ارزش در معیار ارزشهاى معنوى است. در روایت وارد است: «فَوْقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ بَرٌّ حَتَّى یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللَّه» بالاتر از هر فضیلتى، ارزشى و معنویتى، ارزش دیگرى وجود دارد، تا وقتى که فرد به شهادت مىرسد، که بالاترین ارزشهاست. آن معناى جهاد است و این معناى شهادت است». (مراسم صبحگاه ردههای مختلف نیروى مقاومت بسیج، 02/06/1384) انتظارات رهبر انقلاب از بسیج با توجه به جایگاه بسیج در ادامه به برخی از مهمترین انتظارات رهبر انقلاب از بسیج اشاره میکنیم: 1. واجبترین وظیفه بسیج «انقلاب جدای از نظام نیست. نظام جمهوری اسلامی تجسم انقلاب است که همه گردنکلفتها و قلدرهای دنیا دست به دست هم داده و ارتجاع، استکبار جهانی، آمریکا، اسرائیل و سرمایهدارهای بزرگ جهانی با آن مخالفند، لذا دفاع از جمهوری اسلامی، اولین، مقدّسترین و واجبترین وظیفه بسیج است». (در جمع بسیجیان نمون? از اقشار مختلف سرتاسر کشور 06/04/1368) 2. توجه به شاخصهای سهگانه «آنچه که براى همه ما، براى همه بسیجیان عزیز، براى جوانها در هر نقطهاى از این عرصه عظیم که مشغول کار هستند، باید بهعنوان شاخص مطرح باشد، عبارت است از این سه عنصر: بصیرت، اخلاص، عمل بههنگام و بهاندازه. این سه عنصر را همیشه با یکدیگر توأم کنید و در نظر داشته باشید. این عناصر سهگانه باید براى ما شاخص باشد؛ بصیرت، اخلاص، عمل بهنگام و بهاندازه». (دیدار هزاران نفر از بسیجیان استان قم، 02/08/1389) الف) بصیرت «بصیرت، عنصر اول است. در آینده هم باید همینجور باشد. قدرت تحلیل باید پیدا کرد، قدرت تشخیص باید پیدا کرد. امام (ره) ـکسى که پدر همه این جریان بود، حق حیات به گردن جامعه و این حرکت عظیم داشتـ فرمودند: اگر من از اسلام جدا شوم، مردم از من رو برخواهند گرداند. شاخص، اسلام است؛ شاخص، اشخاص نیستند؛ این حرف امام (ره) است. او به ما یاد داد که راه را تشخیص بدهیم، حرکت صحیح را تشخیص بدهیم، نقشه دشمن را بفهمیم و بخوانیم تا بتوانیم بفهمیم کدام کار در جهت دشمن و در خط دشمن است و کدام کار در ضدّ اوست. پس بصیرت، عنصر اول است. بصیرت را نباید فراموش کرد». (دیدار هزاران نفر از بسیجیان استان قم، 02/08/1389) ب) اخلاص «عنصر دوم، اخلاص است. (امام) فرمود اگر کسى در میدان جهاد فىسبیلاللَّه دنبال یک خواسته شخصى برود، دنبال غنیمت برود و کشته شود، شهید فىسبیلاللَّه نیست. شرط شهادت و شرط مجاهد فىسبیلاللَّه بودن این است که حرکت او فىسبیلاللَّه باشد، للَّه باشد؛ یعنى اخلاص داشته باشد. انگیزههاى شخصى، انگیزههاى گروهى، انگیزههاى فامیلى، رودربایستىهاى رفاقتى اگر در حرکت ما تأثیر گذاشت، این اخلاص را مشوّب میکند، مشکل درست میکند. بىاخلاصى، یک جایى خودش را نشان خواهد داد». (دیدار هزاران نفر از بسیجیان استان قم، 02/08/1389) ج) موقعیت شناسی «عنصر سوم، عمل بههنگام و بهاندازه است. لحظهها را باید شناخت. اگر چنانچه انسان وقتشناس نباشد، نداند کدام کار را در کجا باید انجام داد، ممکن است خطاهاى بزرگى از انسان سر بزند. خوب، جوانان بسیجى ما ـ از پسرها و دخترها ـ در بخشهاى مختلف مشغول تلاش هستند؛ تلاش فکرى، تلاش علمى، تلاش سیاسى، تلاش اجتماعى؛ همه اینها وقتى براى خدا و براى انجام وظیفه باشد، مجاهدت و جهاد فىسبیلاللَّه است.
مهم ترین عامل در حرکت انسان میباشد که اگر درست انتخاب شود، انسان را به سعادت و کمال و اگر اشتباه انتخاب شود، انسان را به ضلالت و گمراهی میکشاند. پس یک نوجوان باید قبل از انتخاب هدف، ویژگیهای شخصیتی و سنّی خود را بشناسد؛ چراکه با پی بردن به نیازهای سنّی و شخصیتی خود، در انتخاب هدف درست، گام مؤثری برداشته و با توجه به توانایی خود هدف را انتخاب میکند، نیازهای یک نوجوان، نیازهای بدنی و روانی هستند؛ مثل نیازهای بدنی مانند: نیاز به غذا، آب، هوا، خواب، استراحت و... است و نیازهای روانی شامل مهربانی و محبت، امنیت و آسایش خاطر، احساس تعلق داشتن و مورد قبول گروه همسالان واقع شدن، عزت نفس و احترام، استقلال، نیاز به مذهب و داشتن فلسفه حیات، احساس هویت و شخصیت و هدف داشتن و غیره است که با دانستن این نیازها و برآورده شدن بسیاری از آنها که مقداری توسط خانواده و محیط آموزشی و اجتماع تأمین می شود و قسمت عمده آن نیز توسط انتخاب خود او برآورده میشود، میتواند هدف زندگی در دنیا را به نوجوان نشان دهد. پس انتخاب هدف را باید یاد گرفت؛ چراکه یک نوجوان، در دوران حسّاس قرار دارد و تازه از دوران کودکی وارد دوران نوجوانی شده است و بسیاری از نیازهای او تغییر کرده و نیازهای جدیدی پیدا میکند؛ پس بهترین راه را برای برآورده نمودن نیازهای خود باید انتخاب کند و برای رسیدن به آن تلاش کند که این را هدف میگویند. حال باید هدف را طوری انتخاب کرد که با توجه به استعدادها و توانایی ها و نیازهای انسان، باعث موفّقیت و پیشرفت شود، مثلاً یک نوجوان موفّق، با توجه به توان ذهنی و بدنی خود باید در مورد آینده خود تصمیم گرفته و با همت و پشتکار، هدف خود را پیگیری کند. حال اگر این نوجوان توانایی درس خواندن را دارد و میتواند مدارج علمی را طی کند، باید به دنبال تحصیل رفته و در آینده در مراکز علمی مشغول به کار و تلاش شود. ولی اگر نوجوانی در کارهای فنی استعداد دارد با توجه به استعداد خود در آینده میتواند به عنوان یک استادکار فنی مورد توجه قرار گرفته و نیازهای زندگی خود را برآورده کند، در نتیجه انسان باید برای برآورده شدن نیازهای زندگی خود از توان و استعداد خود آگاهی داشته باشد تا راه بهتری برای رسیدن به آنها انتخاب کند و در نهایت به هدف اصلی خود که انسانیت و انسان بودن است به عنوان یک بنده ی خدا برسد؛ چراکه نیاز به مذهب و دانستن فلسفه حیات او را به درک درستی از زندگی میرساند که آن بنده و مطیع فرمان خدا بودن است و دراین کار نیامند مذهب و روش خاص است که هدف خود را بر اساس آن روش، تنظیم و برنامهریزی میکند که بالاترین هدف برای او بندگی خدا میشود تا به سعادت و کمال انسانی برسد. اگر برای دوران زندگی دنیا که حدود 100 سال است، باید دقّت کرد. باور به اینکه زندگی انسان ابدی است و قبول اینکه دنیا مزرعه ی آخرت است و تجارت خانه ای است که اولیای الهی و بندگان خدا در آن سودهای فراوانی می برند، باید خط سیر زندگی را در راستای سعادت تامّه که متّصف شدن و آراسته شدن به اسما و صفات الهی و اخلاق الهی است، قرار داد و تقرّب به سوی خداوند که کمال مطلق است، پیدا کرد؛ لذا در راستای این تقرّب، می توان برای نوجوان و با زبان آن سخن گفت و برنامه ریزی کرد؛ زیرا همه به دنبال بهتر شدن بوده و از نقص و کاستی گریزانند.
ولایت به کسر واو، به معنای امارت و سرپرستی و به فتح واو، به معنای محبّت و نصرت است. ولایت عبارت است از قیام عبد به حق در مقام فنای از نفس خود و این مقام در پی تدبیر و سرپرستی حق نسبت به بنده حاصل میشود که تدبیر انسان را به نهایت مقام قرب الهی میرساند؛ از این رو «ولیّ» به کسی گفته میشود که خداوند به صورت خاصّ عهدهدار امور او باشد و ولی را از گزند کارهای ناشایست حفظ کند تا از این رهگذر به مقام نهایی خویش نایل آید. عارفان، در باب ولایت معتقدند که ولایت، گرچه دارای مراتب و درجات میباشد، ولی در مجموع، مقامی والا است که تجلّیگاه اوصاف الهی است. آدمی با رسیدن به مقام ولایت، در صفات حق فانی میگردد و به بلندترین مقام انسانیت بار مییابد که از او به «انسان کامل» تعبیر میشود. ولایت، حقیقتی است که گاهی به صورت نبوت و رسالت ظهور میکند و گاهی در کسوت امامت؛ یعنی ولایت با لحن امامت است، همانطور که باطن نبوت است؛ زیرا انسان کامل (پیامبر و امام) به مقام ولایت بار نیابد (به مقام امامت و نبوت نمیرسد)، همانطور که با بعثت پیامبر (ص)، ولایت الهی تجلی میکند و انسان پاک و معصومی به نام پیامبر (ص) مأمور هدایت آدمیان میشود. پس از رحلت پیامبر (ص) نیز انسان معصومی به نام امام به عنوان خلیفه و وصی، محل تجلی ولایت الهی میشود و از سوی خدا و پیامبر مأمور هدایت مردم میگردد. ولایت، برتر از نبوت و امامت، و باطن و روح آن است به خصوص آن که «ولی» اسمی از اسم های خداست. از این رو ولایت، اولاً از آن خدا و سپس با اذن خدا از آن انسان کامل میشود.
حضرت آیت الله خامنه ای در پاسخ به استفتائاتی در مورد ماهواره جوابهای ذیل را ارائه فرموده اند:
سوال 1213: آیا خرید و نگهدارى و استفاده از دستگاه گیرنده برنامههاى تلویزیونى از ماهواره جایز است؟ و اگر دستگاه گیرنده مجانى به دست انسان برسد چه حکمى دارد؟
ج: دستگاه آنتن ماهوارهاى از این جهت که صرفاً وسیلهاى براى دریافت برنامههاى تلویزیونى است که هم برنامههاى حلال دارد و هم برنامههاى حرام، حکم آلات مشترک را دارد. لذا خرید و فروش و نگهدارى آن براى استفاده در امور حرام، حرام است و براى استفادههاى حلال جایز است. ولى چون این وسیله براى کسى که آن را در اختیار دارد زمینه دریافت برنامههاى حرام را کاملاً فراهم مىکند و گاهى نگهدارى آن مفاسد دیگرى را نیز در بر دارد، خرید و نگهدارى آن جایز نیست مگر براى کسى که به خودش مطمئن است که استفاده حرام از آن نمىکند و بر تهیه و نگهدارى آن در خانهاش مفسدهاى هم مترتّب نمىشود. لکن اگر قانونى در این مورد وجود داشته باشد باید مراعات گردد.
سوال 1214: آیا خرید و فروش دستگاه دریافتکننده کانالهاى ماهوارهاى براى گرفتن کانالهاى ماهوارهاى جمهورى اسلامى براى کسى که در خارج از جمهورى اسلامى زندگى مىکند، جایز است؟
ج: دستگاه مذکور هرچند از آلات مشترکى است که قابلیت استفاده حلال را دارد ولى چون غالباً از آن بهرهبردارى حرام مىشود و علاوه بر این بهرهگیرى از آن در خانه مفاسد دیگرى را هم در بر دارد، بنا بر این خرید و استفاده از آن در خانه جایز نیست، مگر براى کسى که اطمینان دارد از آن بهرهبردارى حرام نمىکند و نصب آن در خانه نیز مفسده دیگرى را دربرندارد.
سوال 1215: اگر آنتن ماهوارهاى علاوه بر دریافت کانالهاى جمهورى اسلامى، اخبار و بعضى از برنامههاى مفید کشورهاى عربى و خلیج فارس و همه کانالهاى غربى و فاسد را دریافت کند چه حکمى دارد؟
ج: معیار جواز استفاده از این دستگاه براى گرفتن برنامههاى کانالهاى تلویزیونى، همان است که قبلاً گذشت بدون اینکه بین کانالهاى غربى و غیر آن تفاوتى وجود داشته باشد.
سوال 1216: استفاده از آنتن ماهوارهاى براى آگاهى از برنامههاى علمى یا قرآنى و مانند آن که از طریق ماهواره توسط دولتهاى غربى یا کشورهاى مجاور خلیج فارس و غیر آنها پخش مىشوند چه حکمى دارد؟
ج: استفاده از این دستگاه براى دیدن و شنیدن برنامههاى علمى یا قرآنى و مانند آن، هرچند فىنفسه مانعى ندارد، ولى به دلیل این که برنامههایى که از طریق ماهواره توسط دولتهاى غربى و بیشتر کشورهاى همسایه پخش مىشوند، غالباً در بردارنده آموزش افکار گمراهکننده و تحریف حقایق و همچنین برنامههاى لهو و فساد هستند و حتّى مشاهده برنامههاى علمى یا قرآن ازطریق آنها موجب وقوع در فساد و ارتکاب حرام مىگردد، بنا بر این شرعاً استفاده از آنتنهاى مذکور براى دیدن آن برنامهها حرام است مگر آنکه برنامههاى مفید علمى یا قرآنى محض باشند و مشاهده آنها مستلزم هیچ فساد یا ابتلا به عمل حرامى نباشد، البته اگر قانونى باشد باید مراعات شود.
سوال 1217: شغل ما تعمیر دستگاههاى گیرنده برنامههاى رادیو و تلویزیونى است، در این اواخر مراجعات زیادى براى نصب قطعات و تعمیر آنتنهاى ماهوارهاى صورت مىگیرد، تکلیف ما در اینباره چیست؟ خرید و فروش قطعات آنها چه حکمى دارد؟
ج: اگر از این دستگاه براى امور حرام استفاده شود که غالباً همینطور است و یا شما علم داشته باشید به اینکه کسى که قصد تهیه آنتن ماهوارهاى را دارد، براى امور حرام از آن استفاده مىکند، خرید و فروش و نصب قطعات و راهاندازى و تعمیر و فروش قطعات آن جایز نیست.
